لیدی گودیوا نجیب ترین زن برهنه تاریخ!!!
حدود هزار سال پیش «لیدی گودیوا» همسر یکی از بزرگان انگلیس، در اعتراض به افزایش بی رویه مالیات برای مردم شهر خود، هر روز به سراغ همسرش میرفت و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیاتها کاهش پیدا کند.
همسر او که سیاست و تصمیم های سیاسی خود را بر خواسته همسر خود ترجیح میداد و دخالت زنان را در عرصه سیاست نابجا میدانست شرطی برای او گذاشت، به همسرش گفت: اگر یک روز، برهنه سوار اسب شوی و تمام شهر از سمتی به سمت دیگر بروی، مالیات ها را کاهش خواهم داد!
همسر لیدی از آنجایی که همسرش را به نجیب بودن میشناخت برای او شرطی گذاشت که نتواند انجام دهد،
ولی گودایوا اسبش را زین کرد. لباس هایش را بر زمین ریخت جوری که فقط موهایش بالای بدن پاک و نازکش را پوشانده بود.
در شهر گفتند: گودایوا در حمایت از مردم، برهنه در میان شهر میگردد! اما تمام مردم به احترام آن زن پاکدامن مغازه ها را بستند و به خانه ها رفتند. پرده ها را کشیدند جوری که در خیابان پرنده ای هم پر نمیزد و با چشمانی اشکبار، منتظر شدند این گردش شوم به پایان برسد.
گودایوا باعث شد مالیات ها کاهش یابند و زندانیان آزاد شوند.
اکنون مجسمه او در «کاونتری» است.
اسطوره ها، به تنهایی خلق نمیشوند بلکه در بستری از فهم و شعور و حمایت اجتماعی شکل میگیرند.
نمیدانم اگر "گودیوا" در این نقطه از تاریخ و جغرافیا، برای نجات جان همین مردم به این بازی تلخ وادار میشد، آیا خیابانها خلوت وپنجره ها بسته میشد؟ یا تصاویر او ازطریق شبکه های اجتماعی و موبایلها، از دستی به دست دیگر میگشت و از این شرایط تلخ هم برای خود طنز میساختیم؟